قند عسل ما

سلام مامان جونم دیروز رفتم کلاس بارداری آزمایشگاه نیلوفر. خیلی حرف های خوب و مفیدی زدند و من یاد گرفتم بابا وحید هم کلاس تدریس داشت که بعد از اتمام این دو کلاس به سمت شهریار رفتیم. قبلا مامان جون، باباجون، عمه ها و شوهرعمه هات رفته بودن و ما سر ناهار به باغ خانوادگی آقا مجتبی (همسر عمه ندا) رسیدیم. کلی گیلاس، آلبالو، گوجه سبز و حتی زرد آلو خوردیم و چیدیم و در نهایت خیلی به همه خوش گذشت. خدایا بابت همه نعمت هات شکر ...